این مقاله در مورد بازاریابی هرمی یا طرحهای هرمی یا به عبارت دیگر pyramid Schemes چیست؟
سعی میکنم خیلی مختصر و خیلی ساده این تعریف را بیان کنم و امیدوارم که همین قدر توضیح مختصر بتواند بسیاری از خوانندگانم را در رابطه با این قضیه مهم آگاه سازد. این آگاهی به ما این امکان را میدهد که در زمان خودش، تصمیم درستی اتخاذ کنیم و در زمان و مکان خودش،این آگاهی را به دیگران انتقال دهیم و این باید انجام شود تا مردم این حداقل آگاهی را داشته باشند و در عین حال آنان باید اطمینان داشته باشند که این نوع برخورد با موضوع، برخوردی انفعالی نیست، بلکه حاصل سالها تحقیق و مطالعه است در نزد فعالان بازاریابی، فروش کالا، و امور حقوقی (حقوق مصرف کنندگان) مربوط به آن.
چرا ما برخی از فعالیت های بازاریابی را فعالیت ها یا طرحهای هرمی میدانیم؟ ما بر اساس یک سری مشاهدات و شرایط خاص میتوانیم به این نتیجه برسیم. طرحهای هرمی یک نقطهی مشترک دارند و معمولاً به قول گفتنی داد میزنند که ما هرمی هستیم. ما با استفاده از دو نکته یا دو روش میتوانیم این گونه طرحهای هرمی غیر قانونی را از بازاریابی شبکهای قانونی تشخیص بدهیم و من معتقدم که این خیلی مهم است مردم ما از این دو روش آگاه شوند. پیش از آنکه به این دو نکته بپردازم، لازم میدانم ابتدا به آن نقطهی مشترک اشاره کنم. طرحهای هرمی ادعا میکنند که افراد میتوانند در مدت زمان کوتاهی، فقط با وارد شدن به شبکه یا سیستم، درآمدی فوق العاده داشته باشند. وقتی که افراد با این روش شروع میکنند به صحبت (و توصیه ورود به شبکه و نه خرید کالا یا خدمات و منفعت بردن از استفاده از کالا یا خدمات) به نوعی خود و سیستمی که برایش کار میکنند را لو میدهند. ما میدانیم که بسیاری از شرکتها، محصول یا خدماتی را را مطرح میکنند تا باز به قول معروف پشت آن محصول قایم شوند و طرح هرمی خودشان را به پیش ببرند.
چگونه میتوانیم طرحهای هرمی را از بازاریابی شبکهای قانونی و درست تشخیص دهیم؟ خیلی ساده است. حالت اول: شرکتهایی و افرادی از آن شرکت ها میایند و به شما میگویند که باید تعدادی (مثلاً فرض کنید چندین کارتن) کالا بخرید و انبار کنید. انبار کردن کالا نشان میدهد که طرح هرمی است، شما باید بیش از نیاز شخصیتان، کالا بخرید و این موضوع شرکت را در کوتاه مدت، ثروتمند میسازد. کالا روی دست شما میماند، احتمالاً خراب میشود یا از رده خارج میشود و شما نمیتوانید کالایی بفروشید و به این ترتیب از گردانه خارج میگردید. پس اگر بحث انبار کردن (یا خرید بیش از نیاز) مطرح شود میتوانید بگویید که این نوع بازاریابی غیر قانونی است و من دنبال آن نمیروم. حالت دوم: شرکت اعلام میکند که ما فروش مغازهای نداریم و کالا یا خدماتمان را به مردم عادی نمیفروشیم. افراد تنها وقتی میتوانند از کالا یا خدمات آن شرکت استفاده کنند که عضو شبکهی بازاریابی (غیر قانونی) آن شده باشند. طرحهای هرمی با همین دو مورد کاملاً شناسایی میشوند و ما میتوانیم بین آنها و بازاریابی شبکهای قانونی تفاوتی فاحش را مشاهده کنیم. پس اگر خرید یا استفاده از کالا منوط به عضویت در شبکه باشد، خیلی ساده به ما نشان میدهد که این سیستم هرمی و غیر قانونی است و مردم باید آگاه شوند که درگیر چنین سیستمهایی نشوند، چون سقوط و انحطاط آنها، حتی اشباع آنها قطعی است. (توجه دارید که من در مورد طرحهای هرمی صحبت میکنم و نه بازاریابی شبکهای یا MLM قانونی).
در بازاریابی شبکهای قانونی، کالا و خدماتی مصرفی وجود دارد، کار بازاریابی، کار سختی است و در کوتاه مدت، کسی مولتی میلیاردر نمیشود و صاحبان شرکت تولید کننده یا عرضه کننده خدمات، یک شبه ثروتمند نمیشوند، آنان در حال تولید هستند و مایلند که کالا یا خدماتشان به فروش برسد و نه اینکه فقط جیب خودشان را در ردههای بالایی پر کنند. زیرمجموعهها برای توصیهای که میکنند که کالا یا خدمات با کیفیتی را به دست مصرف کننده واقعی اش برسانند، پورسانت یا حق الزحمهای به عنوان پاداش، تحت عنوان طرحها یا برنامههای پاداشی دریافت میکنند. در این نوع بازاریابی شبکهای قانونی، اجبار یا نیازی به انبار کردن یا خرید بیش از نیاز مصرف کالا نیست و مهمتر اینکه افراد معمولی جامعه میتوانند با مراجعه به فروشگاهها یا مراکز خدماتی معتبر، بدون اینکه وارد شبکه فروش / بازاریابی / توزیع شوند، کالا یا خدمات را خریداری و مصرف نمایند.
حال افرادی که برای بازاریابی کالا یا خدمات شان به شما مراجعه میکنند، شما میتوانید با در نظر داشتن این دو حالت، به این نکته پی ببرید که آیا کارشان قانونی است یا هرمی و غیر قانونی.
موضوع مطلب :